- تاریخ ارسال : پنج شنبه 18 مهر 1392
- بازدید : 1271
تعاريف اعتياد
□ اعتياد يعني خوگرفتن و وابسته شدن جسمي، رواني و عصبي فرد به مواد مخدر كه ترك يا فرار از آن ناممكن و يا بسيار مشكل است.
□ اعتياد يعني مصرف نابجا و مكرر مواد مخدر كه موجب وابستگي به آنها ميشود. اين وابستگي بدني و رواني است، ترك مصرف مواد افيوني مشكلات و محروميت هاي بدني و رواني را در پي خواهد داشت ( از مقاله دكتر سيد حسين فخر ).
□ اعتياد عبارتست از وابستگي به عوامل يا موادي كه تكرار مصرف آنها با كم و كيف مشخص و درمان معين از ديدگاه معتاد ضروري مينمايد. ( از مقاله دكتر احمد حسني ).
□ اعتياد يك بيماري رواني، اجتماعي، اقتصادي است كه بر اثر فعل و انفعال تدريجي بين بدن انسان و مواد شيميائي تحت تأثير يك سلسله شرايط و اوضاع و احوال خاص رواني، اقتصادي، اجتماعي و سنتي به وجود ميآيد. ( از تحقيق خانم دكتر ربابه شيخالاسلام )
□ از نظر فارماكولوژي اعتياد عبارت است از حالت مقاومت اكتسابي كه در نتيجه استعمال متمادي دارو در بدن حاصل ميشود به قسمي كه استعمال مكرر دارو موجب كاسته شدن اثرات تدريجي ميگردد و پس از مدتي شخص ميتواند مقادير سمي دارو را در بدن بدون ناراحتي تحمل كند و در صورتي كه دارو به بدن نرسد اختلالات جسمي و رواني موسوم به سندروم محروميت بروز ميكند. در سال 1950 سازمان جهاني بهداشت تعريف زير را براي اعتياد ارائه دادند:
□ اعتياد داروئي حالتي است كه در اثر مصرف دورهاي يا مداوم يك ماده شيميائي ( طبيعي يا مصنوعي ) كه براي انسان يا جامعه مضر باشد ايجاد ميگردد و ويژگيهاي آن به قرار زير است: 1- اشتياق يا نياز اجباري به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاري اجباري براي پيدا كردن آن به هر وسيله. 2- تمايل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پيدا شدن وابستگيهاي جسمي و رواني براثر استفاده از آن ماده.
اين كميته براي استفاده مداوم يا دورهاي مواد شيميائي كه براي فرد و جامعه مضر نبوده و نيز حالت ايجاد شده توسط آن خصوصيات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئي را در نظر گرفت. ولي به مرور زمان مشخص گرديد كه تعاريف خصوصاً براي عادت داروئي نارسا هستند و به همين دليل در سال 1957 ميلادي تعاريف توسط كميته كارشناسان سازمان جهاني بهداشت مجدداً به اين صورت تصحيح گرديد كه وابستگي رواني به يك دارو “بدون پديده محروميت” را عادت و وابستگي رواني و جسمي “همراه با پديده محروميت” را اعتياد ناميدهاند. اما تعاريف فوق نيز با شروع مصرف داروهائي از قبيل ال . اس . دي و آمفتامينها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامين براي گروهي موجب افزايش فعاليتهاي روزانه ميگشت و براي گروهي حمله جنون ايجاد ميكرد به همين جهت در سال 1964 كميته مزبور اصطلاح وابستگي داروئي را Drug Dependence براي هر دو حالت فوق انتخاب كرد و چنين استدلال نمود كه يك بيمار ممكن است نسبت به داروي خاص وابستگي رواني پيدا كند، در حالي كه بيمار ديگر نسبت به همين دارو، علاوه بر وابستگي رواني از لحاظ جسماني نيز وابسته شود. كميته مزبور وابستگي داروئي را حالتي ناشي از استعمال مكرر يك دارو به طور دورهاي يا مداوم ميداند، كه خصوصيات آن بسته به ماده مورد استفاده متغير است و به هيم دليل ذكر شده است كه نام شيميائي مورد بحث در جلو عبارت “وابستگي داروئي” قيد گردد. به هر حال با توجه به اينكه در كشور ما واژه اعتياد از همه جهت قابل درك عموم ميباشد در اين سايت از كلمه اعتياد بيشتر استفاده شده است. با توجه به تعاريف فوق در رابطه با اعتياد مشخصاً در چند مقوله با يكديگر شريكند و آن اينكه:
1- وابستگي شديد وجود دارد.
2- وابستگي جسمي و رواني است.
3- قطع اين وابستگي مشكلاتي را به همراه دارد.